*گره در پرونده همسر کشی

به گزارش گروه خواندنی های مشرق، جلسه محاكمه مردي كه هشت سال پيش همسرش را به قتل رسانده است به دليل اينكه متهم حاضر نشد به پزشكي قانوني برود و هزينه معاينه را پرداخت كند، برگزار نشد.

اين پرونده در سال 84 به دادسرا بازگردانده شد تا نقصي كه ديوان‌عالي كشور بر آن وارد كرده بود برطرف شود اما متهم به درخواست دادسرا براي رفتن به پزشكي قانوني بي‌توجهي كرد و از آنجايي كه متهم بايد خودش هزينه پزشكي قانوني را پرداخت مي‌كرد، دادسرا او را به اجبار به اين سازمان نفرستاد.

دوم خرداد سال 83 مردي خود را به ماموران پليس كمال‌شهر كرج تسليم كرد و گفت همسرش را به قتل رسانده است. او گفت: «با همسرم دعوا كردم و او را با ضربات چاقو كشتم و حالا هم جسدش در خانه ‌است.» وقتي ماموران به خانه متهم رفتند با جسد زني ميانسال مواجه شدند كه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده بود. دختر جوان اين زن كه در خانه بود به ماموران گفت: پدرومادرم سال‌ها بود كه با هم درگيري داشتند. پدرم به مادرم شك داشت. مادرم زن پاكدامني بود و اين سال‌ها به خاطر ما رفتارهاي پدرم را تحمل كرد. پدرم مرد بداخلاقي است و دست بزن دارد و مادرم را مرتب كتك مي‌زد. چند روز قبل مادرم به خانه ما آمده بود و ديگر نمي‌خواست برگردد. او تصميم داشت از پدرم جدا شود اما مادرم چند روز بعد دوباره برگشت چون برادر و خواهر كوچكم امتحان داشتند و مادرم نمي‌خواست آنها اذيت شوند. ي

ك روز از برگشتن مادرم گذشته بود كه يكدفعه دلشوره گرفتم و نگرانش شدم. وقتي به خانه او آمدم، ديدم پدرم با عصبانيت در را كوبيد و از خانه خارج شد. وارد منزل شدم و ديدم مادرم غرق در خون روي زمين افتاده است. جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت و پليس تحقيقات خود را ادامه داد. اين بار همسايه‌ها مورد بازجويي قرار گرفتند.

آنها گفتند دقايقي قبل از اينكه دختر جوان وارد خانه مادرش شود آنها صداي جرو بحث شنيدند. مقتول به همسرش مي‌گفت فرياد نزن آبرو داريم اما مرد مرتب داد مي‌زد. ما از پله‌ها پايين رفتيم كه اعتراض كنيم يكدفعه صدا قطع شد و مرد عصباني با سرعت از خانه بيرون رفت. وقتي متهم مورد بازجويي قرار گرفت قتل را قبول كرد و گفت: در تمام سال‌هايي كه با همسرم زندگي كردم هميشه فكر مي‌كردم با كسي رابطه دارد اما هيچ‌وقت نتوانستم آن را ثابت كنم. چون من نمي‌توانستم حرفم را ثابت كنم بچه‌هايم از مادرشان حمايت مي‌كردند و كسي ادعايم را باور نمي‌كرد. تا اينكه روز حادثه دوباره با هم جروبحث كرديم. زنم گفته بود از من طلاق مي‌گيرد اما دوباره برگشت و من مطمئن شدم اگر دوباره برگشته به دليل اين است كه گناهكار است. وقتي جروبحث كرديم ديگر نتوانستم خودم را كنترل كنم و او را با ضربات كارد آشپزخانه به قتل رساندم.

با صدور كيفرخواست پرونده به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. بعد از اينكه نماينده دادستان تهران كيفرخواست عليه متهم را خواند و اولياي‌دم درخواست قصاص كردند متهم در جايگاه حاضر شد. او گفت قتل را قبول دارد و به دليل رابطه همسرش با غريبه‌ها او را كشته است اما مدركي كه نشان دهد مقتول با غريبه‌ها رابطه داشت ارايه نكرد. او گفت: من شش فرزند دارم و همه آنها را هم خيلي دوست دارم اما ديگر نمي‌توانستم تحمل كنم زنم هركاري دوست دارد با زندگي من بكند و بعد هم خودش را مظلوم نشان دهد و بچه‌ها هم از او حمايت كنند. حالا هم هرچه بچه‌هايم بخواهند قبول مي‌كنم.

اولياي‌دم هم در پايان اعلام كردند حاضر نيستند متهم را ببخشند چراكه مقتول زن پاكدامني بود و تمام سختي‌هاي زندگي با متهم را تحمل مي‌كرد تا به بچه‌هايش آسيب نرسد. يكي از فرزندان مقتول گفت: پدرم مرتب فحاشي مي‌كرد و مادرم را كتك مي‌زد. او اصلا رعايت نمي‌كرد و بعد از قتل مادرم هم تاكيد كرد اگر يك‌بار ديگر او زنده شود بازهم مادرم را مي‌كشد بنابراين ما او را نمي‌بخشيم چون آدم خطرناكي است.

بعد از پايان جلسه دادگاه راي بر قصاص متهم صادر اما اين حكم در ديوان‌عالي كشور نقض شد. قضات ديوان اعلام كردند متهم بايد به پزشكي قانوني فرستاده شود. بنابراين پرونده به دادسرا بازگردانده شد. در حالي‌كه هفت سال از صدور راي دادگاه و نقض آن به دليل بررسي نشدن سلامت روان متهم مي‌گذشت دادسرا پرونده را به شعبه 71 بازگرداند و در نامه‌اي نوشت متهم در اين سال‌ها حاضر نشده به پزشكي قانوني برود و هزينه پزشكي قانوني را هم پرداخت نمي‌كند بنابراين پرونده به دادگاه بازگردانده مي‌شود تا دادگاه در اين خصوص تصميم بگيرد. روز گذشته متهم و اولياي‌دم در دادگاه حاضر شدند اما جلسه محاكمه به دليل نرفتن متهم به پزشكي قانوني تجديد شد.

متهم به هيات قضات گفت: من سالم هستم و به پزشكي قانوني هم نمي‌روم و هزينه‌اي هم پرداخت نمي‌كنم. قبول هم دارم كه زنم را كشتم. در نهايت به پيشنهاد هيات قضات اولياي‌دم اعلام كردند حاضر هستند هزينه پزشكي قانوني را بدهند. بنابراين وقت رسيدگي مجدد براي اين پرونده تعيين شد.

*محاکمه دندانپزشک متهم به 78 تجاوز

 اين دندانپزشك عراقي‌الاصل متهم است در مطبش در ولنجك تهران اين زنان را مورد تعرض قرار داده و از برخي از آنها فيلمبرداري كرده‌ است. اوايل سال 81 مرد دندانپزشكي به ماموران پليس مراجعه كرد و مدعي شد خانه‌اش مورد سرقت قرار گرفته ‌است. او ادعا كرد برخي از اسنادش به سرقت رفته ‌است و حدس مي‌زند سارق كيست.

او گفت فكر مي‌كند سارق زني باشد كه چندبار به خانه‌اش رفت و آمد كرده و از آنجايي كه او به زن جوان گفته قصد ازدواج با او را ندارد آن زن با اين شيوه انتقام گرفته است. پليس زن جوان را شناسايي و بازداشت كرد. او اعتراف كرد سارقي را اجير كرد تا به خانه دكتر جوان برود و از آنجا سرقت كند. اين زن گفت: من هيچ چيز از خانه دكتر جوان ندزديدم و فقط فيلم‌هايي را كه او از من داشت از داخل كمدش برداشتم. مدتي قبل براي ترميم دندانم به مطب دندانپزشكي اين دكتر رفتم وقتي دارو به دهانم تزريق كرد كه بي‌حس شود كاملا خوابم برد و زماني كه بيدار شدم متوجه شدم به من تعرض كرده‌ است.

اين مرد را تهديد كردم و گفتم از او شكايت مي‌كنم اما بعد متوجه شدم در مطبش دوربين كار گذاشته و از صحنه تعرض به من فيلمبرداري كرده‌ است. با اين حال دوباره تهديدش كردم كه او را به دادگاه مي‌كشم. اين‌بار از در ديگري وارد شد و گفت قصد دارد با من ازدواج كند و از من خوشش آمده ‌است. او با اين ترفند چندبار مرا به خانه‌اش كشاند و رابطه برقرار كرد بعد از مدتي متوجه شدم قصد سوءاستفاده دارد. از او خواستم فيلم‌ها را پس دهد اما از اين كار خودداري كرد. من هم سارقي اجاره كردم تا فيلم‌ها را از خانه مرد دندانپزشك بدزدد. هيچ چيز ديگری هم از خانه‌اش سرقت نكردم.

وقتي ماموران به خانه مرد دندانپزشك رفتند چندين حلقه فيلم پيدا كردند كه نشان مي‌داد او به زنان تعرض مي‌كرده‌ است. با دستور بازپرس مرد دندانپزشك بازداشت شد و مطب او هم مورد بازرسي قرار گرفت. ماموران توانستند دوربين مخفي كار گذاشته‌شده در مطب را پيدا كنند. متهم با به دست آمدن اين مدارك مورد بازجويي قرار گرفت و مشخص شد او تبعه عراق است و از آنجايي كه برادرش به دست حزب بعث به قتل رسيده، دندانپزشك كه در آن زمان نوجوان بود به همراه خانواده‌اش به ايران آمد و درسش را ادامه داد.

او پس از به پايان رساندن دوران دبيرستان به عنوان نفر اول دانشگاه شهيد‌بهشتي در رشته دندانپزشكي قبول و بعد از چند سال فارغ‌التحصيل شد. اين مرد كه به همراه خواهر و مادرش به ايران مهاجرت كرده‌ بود با توجه به تمكن مالي خانواده‌اش در ولنجك تهران مطب دندانپزشكي تاسيس كرد و مدتي بعد از آغاز به كار مطب مشتريان زن را در آن محل مورد تعرض قرار مي‌داد و از آنها فيلم تهيه مي‌كرد. اين مرد اعتراف كرد 78 زن را مورد تعرض قرار داده است. وي آدرس و شماره تلفن همه آنها را هم دارد. با به دست آمدن اين آدرس‌ها پليس زناني را كه مورد تعرض قرار گرفته‌ بودند، شناسايي كرد اما همه آنها حاضر به شكايت نشدند و 58 زن براي شكايت به اداره آگاهي مراجعه كردند. اين زنان عنوان كردند دندانپزشك جوان به بهانه ترميم دندان‌شان به آنها داروي بي‌حسي تزريق مي‌كرد و بعد از اينكه آنها را مورد تعرض قرار مي‌داد با وعده ازدواج آنها را ساكت مي‌كرد.

با تكميل تحقيقات و با توجه به اينكه اين پرونده قبل از تاسيس دادگاه كيفري ‌استان تشكيل شده ‌بود دادگاه عمومي موظف به رسيدگي شد. دادگاه بعد از محاكمه متهم راي به 9 سال زندان و شلاق داد. قاضي صادر‌كننده اين حكم اعلام كرد مدركي كه نشان دهد اين زنان مورد تجاوز قرار گرفتند وجود ندارد. ضمن اينكه آنها هيچ‌كدام تا قبل از شناسايي متهم اعلام شكايت نكرده‌ بودند. اين حكم مورد اعتراض متهم قرار گرفت و پرونده به شعبه 39 دادگاه تجديدنظر رفت. راي صادره از سوي قضات دادگاه تجديدنظر تاييد شد.

 با انتشار اين خبر در روزنامه‌ها آيت‌الله هاشمي‌‌شاهرودي رييس وقت قوه‌قضاييه نامه‌اي نوشت و با نقض راي درخواست كرد به اتهام دندانپزشك عراقي با عنوان افساد في‌الارض رسيدگي شود. سپس پرونده براي نقض حكم به ديوان عالي كشور رفت و با نقض حكم و با توجه به اعلام جرم رييس قوه‌قضاييه، دندانپزشك عراقي براي محاكمه به دادگاه انقلاب معرفي شد. اين بار قضات دادگاه انقلاب اعلام كردند اتهام مرد دندانپزشك تعرض به 78 زن است بنابراين در صلاحيت دادگاه كيفري ‌استان تهران است. با توجه به نظر ديوان عالي كشور مبني بر اينكه دندانپزشك عراقي بايد در دادگاه كيفري ‌استان تهران محاكمه شود پرونده به شعبه 79 دادگاه كيفري‌ استان تهران به رياست قاضي محمدرضا محمدي‌كشكولي فرستاده ‌شد. قاضي كشكولي ديروز با مطالعه پرونده دستور تعيين وقت را صادر كرد و مرد دندانپزشك بعد از گذشت 10 سال ماه آينده به اتهام تعرض به بيمارانش محاكمه مي‌شود.

*قتل در بیابان

مردي كه به دليل اختلافات مالي دست به قتل زده بود، دستگير شد. سلمان اميري رييس پليس آگاهي استان قزوين در اين‌باره خاطرنشان كرد: به دنبال مفقود شدن فردي 35ساله در اوايل ارديبهشت ماه ماموران پليس آگاهي به تحقيق پرداختند و به يكي از آشنايان فرد
گم شده مشكوك شده و وي را دستگير كردند.

رييس پليس آگاهي استان قزوين تصريح كرد: فرد دستگير شده در بازجويي‌هاي پليس با اذعان به اينكه با مقتول ارتباط مالي داشت و با وي دچار اختلاف شده بود، به قتل اعتراف كرد. اميري تصريح كرد: متهم، مقتول را به عنوان ميهمان به منزل خود دعوت كرد و با فرصت مناسب با چكش به سر وي زد و پس از بيهوش شدن، او را به بيابان‌هاي بيدستان منتقل كرد.

وي ادامه داد: قاتل پس از انتقال مقتول به خارج از شهر، با ضربه سنگ وي را به قتل رساند و جسد او را در كانال آب انداخت. رييس پليس آگاهي استان قزوين خاطرنشان كرد: با اقدامات انجام شده جسد مقتول كشف و متهم روانه زندان شد.

*قتل زن و شوهر ثروتمند مشهدی توسط دو جوان افغان

رئیس پلیس آگاهی استان خراسان رضوی در گفت‌وگو با شوک گفت: به محض دریافت گزارش این جنایت از تیم گشتی کلانتری 26 مشهد کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی در محل حاضر شدند و دریافتند که عاملان این جنایت پس از کشتن زن و شوهر به گاوصندوق داخل منزل دستبرد زده‌اند.

سرهنگ «حسین بیدمشکی» افزود: پلیس در پیگیری این پرونده دریافت که سارقان پس از گذشت 20 روز از زمان وقوع جنایت، آهن آلات مستعمل داخل انبار متعلق به پیرمرد 80 ساله را هم سرقت کرده‌اند.

پلیس در کمتر از دو ساعت یکی از مالخران آهن‌آلات مسروقه را شناسایی و دستگیر کرد. این فرد با ارائه مشخصات دو جوان افغانی گفت: آنها خود را کارگر یک کارگاه معرفی کرده‌اند و آهن‌آلات را به من فروخته‌اند.

یک جوان افغانی که کارگر پیرمرد مقتول بود به عنوان مظنون دستگیر شد و در بازجویی لب به اعتراف گشود.  این جوان به نام ابراهیم که 25 سال سن دارد و تبعه افغانستان است گفت: با همدستی فردی به نام مهدی که او هم مانند خودم تبعه خارجی و مجرد است پیرمرد (یعنی اصغر) و همسرش را کشته‌ایم و دست به سرقت زده‌ایم.

ابراهیم گفت: من از مدت‌ها قبل خبر داشتم که پیرمرد ثروتمند تمام پس انداز و مبالغ کرایه‌هایی را که از املاک و مستغلاتش مـــی‌گیرد، را داخــل گاوصنــدوق خانه‌اش نگهداری می‌کند و نقشه سرقت پول‌ها، من را وسوسه کرده بود تا این که موضوع را به یکی از دوستانم اطلاع دادم و شبانه زمانی که همسر پیرمرد از خانه بیرون رفت با پسرش هم تماس گرفتیم و وقتی مطمئن شدیم این جوان هم به کافی نت رفته است بلافاصله وارد خانه اش شدیم و با تهدید از پیرمرد خواستیم در گاوصندوق را باز کند. بعد او را خفه کردیم و تمام پول‌هایش را که حدود 30 میلیون تومان بود سرقت کردیم.

وقتی می‌خواستیم از منزل پیرمرد بیرون برویم در این لحظه همسرش سکینه وارد خانه شد و با هم روبه‌رو شدیم. من و مهدی با حالتی خشن همسرش را هم با ضربات چاقو به قتل رساندیم سپس دوستم به خاطر اطمینان از مرگ اصغر(پیرمرد) چند ضربه چاقو هم به سینه او زد و بعد هر دو فرار کردیم.

*اعتراف دختر 24 ساله به 6 فقره سرقت

 در پي اعلام يک فقره سرقت از داخل فروشگاه عرضه پوشاک در محدوده بولوار سجاد مشهد، گروه آگاهي کلانتري ۲۱ مشهد بلافاصله در محل حاضر شدند و دختر جوان را دستگير کردند. مأموران انتظامي سارق دستگير شده را به کلانتري انتقال دادند و شاکي پرونده نيز در تحقيقات به عمل آمده اظهار داشت تا کنون چندين بار اين دختر جوان به فروشگاه مراجعه و اقدام به سرقت البسه از داخل اتاق پرو مي کرد که به او مشکوک شديم و بالاخره او را هنگام خروج از فروشگاه دستگير کرديم.

سارق ۲۴ ساله نيز که «تکتم» نام دارد در بازجويي هاي اوليه به ۶ فقره سرقت از فروشگاه هاي عرضه پوشاک در مشهد اعتراف کرد و اظهار داشت: دستگاه جدا کننده نشان هاي ضد سرقت که معمولا فروشگاه ها روي البسه نصب مي کنند به همراه داشتم و از بين لباس هايي که همراه خود به اتاق پرو مي بردم تگ هاي ضد سرقت را از يک يا دو تکه لباس جدا مي کردم و مرتکب سرقت مي شدم.